0
امکان مطالعه در اپلیکیشن فیدیبو
دانلود
لیلیت

معرفی، خرید و دانلود کتاب لیلیت

نویسنده:
سمیرا ی
درباره لیلیت
پسربچه پابرهنه در نخلستان می‌دوید، دست‌هایش را روی صورت آفتاب‌سوخته‌اش سایه کرده بود و با چشمان ریز شده نخل‌ها را زیر و رو می‌کرد. تنش خیس از عرق بود و پاهایش زخمی از خار و خاشاک زمین. سینه‌اش را پر باد کرد و فریاد زد: ـ لیلا... با چشم بالا و پایین هر نخل را می‌کاوید و دوباره صدا می‌زد "لیلا"! نفس‌زنان ایستاد و دست روی پا گذاشت و خم شد. دست به پیشانی کشید و دوباره با چشم نخل‌ها را جست، چشمش به بلندترین نخل و دختری افتاد که بالای آن خرما می‌چید. نفسش را آسوده بیرون ریخت و لنگ‌زنان به آن سمت حرکت کرد. زیر آفتاب کم‌جان دم غروب، اما خرماپزان خوزستان دختر جوان روی بلندترین نخل، خود را با پورند بالا کشیده و فارغ از دنیا، خرما توی زنبیل می‌ریخت. چشمان وحشی و سرمه کشیده‌اش روی خرماهای رسیده دودو می‌زد، با وسواس دست ظریفش را که پشت آن منقوش به خال‌کوبی ماه و خورشید بود به خرماها می‌کشید و می‌چید. عرق از شقیقه‌هایش می‌جوشید و لابه‌لای موهای سیاه مواجش که از لای شیله‌ی ابریشم سرش بیرون ریخته بود راه پیدا می‌کرد و می‌سرید پایین. با صدای پسربچه که پایین نخل ایستاده بود به خود آمد: ـ ‌اوی لیلا... اوووی. سر پایین انداخت و داد زد: ـ ها... چی می‌گی عبدالحسن؟ عبدالحسن دستانش را دور دهان گذاشت و از حنجره فریاد زد: ـ بیا پایین، دارن می‌آن.
دسته‌ها:

شناسنامه

فرمت محتوا
epub
حجم
2.۱۶ مگابایت
تعداد صفحات
536 صفحه
زمان تقریبی مطالعه
۱۷:۵۲:۰۰
نویسندهسمیرا ی
ناشرانتشارات سخن
زبان
فارسی
تاریخ انتشار
۱۴۰۱/۰۹/۲۲
قیمت ارزی
5.۵ دلار
مطالعه و دانلود فایل
فقط در فیدیبو
epub
۲.۱۶ مگابایت
۵۳۶ صفحه

نقد و امتیاز من

بقیه را از نظرت باخبر کن:
دیگران نقد کردند
4
از 5
براساس رأی 11 مخاطب
5
ستاره
45 ٪
4
ستاره
36 ٪
3
ستاره
0 ٪
2
ستاره
9 ٪
1
ستاره
9 ٪
7 نفر این اثر را نقد کرده‌اند.
2

نیمه اول داستان نسبت به نیمه دوم بهتر بود. اسپویل!!!! من چون خودم توی شهر کوچیک و با فرهنگ تا حدودی قومی قبیله ای هستم این حرفا و رسم و رسومات برام آشنا بود ولی اینهمه تکرار توی داستان رو دوست نداشتم اینکه لیلا توی مسیر با هرکی برخورد میکرد عشیره ش رو میشناخت غیر قابل باور بود اونم هرجایی که میرفت توی روستای نزدیک آبادان ، اهواز، روستایی که بی بی بود، و دوبار داخل اتوبوس. نیمه دوم داستان رو هم میتونست خیلی بهتر باشه، علاقه مند شدن هامون، رفتنش، خونه جدا گرفتن لیلا و... نیاز به توضیحات بیشتری داشت تا به خواننده کمک کنه شخصیت ها رو بهتر درک کنه . درکل دوست داشتم نویسنده خلاقیت بیشتری برای داستان خرج میکرد.

1

داستان فوق العاده بود.اما اگه منظورتون از پرواز اکراین همون تراژدی تلخ بود که خوب ،انتهاش خراب شد.خدا هم بارها در قرآن گفته :بعد از هر سختی گشایشی هست.و کلمه یسر رو سه برابر عسر به کار برده. اما شما نویسنده عزیز دقیقا خلاف این عمل کردین.به خدا خیلی حیف بود اینجوری تموم شه.حقشون نبود.کاش بشه یه جلد دیگم بنویسین و اونجا بگین از پرواز جا موندن.مطمئنا خیلی از دوستان متوجه نشدن که پایانشون مرگ بوده😪😪😪

4

آخر داستان، به صورت نامحسوس پایان تلخ داشت. اشاره به گرانی بنزین و اعتراضات مردمی، و اشاره به اوضاع شلوغ کشور در زمستان ۹۸، و پرواز با هواپیمای اکراین به مقصد کیف، و سپس کانادا؛ ارجاعات تلخی را به ذهن می آورد که با این حد از مشکلات که روی دوش لیلیت داستان بود، انتظار پایان شیرین را به یک تراژدی تلخ، تبدیل میکنه و واقعا پایان ناراحت کننده ای بر یک داستان پر ناراحتی هست🖤

4

رمان خوبی بود بخش عاشقانه اش چندان پررنگ نبود ولی مسائل و معضلات اجتماعی که مطرح شده بود واقعا جای تامل داشت. چقدر وحشتناکه تصور اینکه هنوز تو عشیره و قبایل عرب کشورمون رسم و رسوماتی چنان بدوی و وحشیانه و غیرانسانی وجود داره که حتی قانون هم نمیتونه جلوش بایسته، واقعا باعث تاسفه

5

عالیییییی

5

عاليي مثل باقي كتاب هاي اين نويسنده

5

خوب بود. اخرش را زود تمام کردن

4
(11)
45,000
تومان
%30
تخفیف با کد «HIFIDIBO» در اولین خریدتان از فیدیبو

گذاشتن این عنوان در...

قفسه‌های من
نشان‌شده‌ها
مطالعه‌شده‌ها
لیلیت
لیلیت
سمیرا ی
انتشارات سخن
4
(11)
45,000
تومان

از همین نویسنده مطالعه کنید

مشاهده بیشتر