شیر مرد را ملاقات کنید. نور آتش روی صورت براق این شیر میدرخشد. به نظر میرسد که چشمانش گشاد شدهاند. به نظر میرسد که لبخند بر لبهایش نشسته. آیا با این لبهای پسرفته و دندانهای بزرگِ نمایان حملهور میشود و میغرّد؟ یا شانههایش را پایین میاندازد و دهان بزرگش را باز میکند و خندهای طولانی به شما که دوستش هستید تحویل میدهد؟
گفتنش دشوار است. دشوار است که بفهمیم آیا شیری واقعی آنجا پاورچینپاورچین راه میرود، در آن تاریکی غلیظ در پشت شعلهها و سایهها. این تاریکی حدوحصر ندارد، به راندن قایق میماند در دل شب در اقیانوسی بیانتها. در بالا، آسمان سرد چشمک میزند با طوفان برف و جرقههای نقرهای.
اما از بعضی چیزها میتوان مطمئن بود. اینجا هر چه لازم دارید باید خودتان تهیه کنید. هر چه میخورید باید خودتان پیدا کنید یا به دست آورید.