شب چله، نه، فردا شبش بود. ماهی پیر دوازده هزار بچه ماهی رو دور خود جمع کرده بود تا به قولش عمل کنه و بقیه داستان ماهی سیاه کوچولو رو تعریف می کنه.
آره بچه های من، قصه ی مابه اونجا رسید که ماهیخوار شلپی افتاد تو آب؛ و از ماهی سیاه کوچولو هم خبری نشد.
- از متن کتاب -