0
امکان مطالعه در اپلیکیشن فیدیبو
دانلود
سه شنبه ها با موری
٪50

معرفی، خرید و دانلود کتاب سه شنبه ها با موری

نویسنده:
میچ آلبوم
درباره سه شنبه ها با موری
آخرین کلاس استاد پیر من هفته‌ای یک بار در منزل خودش، کنار پنجره اتاق مطالعه‌ی او برگزار می‌شد، او کنار این پنجره بوته‌ی کوچک ختمی با گل برگ‌های صورتی رنگش را تماشا کند. این کلاس‌ها روزهای سه‌شنبه صبح بعد از صرف صبحانه تشکیل می‌شد. موضوع درس کلاس "معنای زندگی "بود. استاد آنچه را از راه تجربه کسب کرده بود آموزش می‌داد. در این کلاس، نمره‌ای در کار نبود، اما هر هفته امتحان شفاهی برگزار می‌‌شد. از دانشجویان کلاس انتظار می‌‌ر‌‌فت که به سوالات جواب دهند و آنها باید سوالات شخصی‌‌شان را مطرح می‌‌کردند. البته گهگاهی حرکات جسمانی هم انجام می‌دادند. کارهایی مثل تنظیم عینک استاد روی بینی‌اش یا جابه‌جا کردن سر او روی بالش تا راحت‌تر باشد. بوسیدن استاد به هنگام خداحافظی افتخاری دیگر و اعتبار بیشتری به آنها می‌‌داد. نیازی به کتاب نبود. با این حال موضوعات مختلفی مطرح می‌شد، مانند عشق،کار، جامعه، خانواده، پیری، بخشش و سرانجام مرگ و آخرین درس استاد در حد چند کلمه کوتاه و خلاصه بود. به جای مراسم فارغ‌التحصیلی، مراسم تدفین استاد برگزار شد. با آنکه امتحان پایان ترم در کار نبود، قرار این شد که از آموخته‌های خود رساله‌ای مفصل بنویسی. حاصل کار کتابی است که می‌خوانید. آخرین کلاس زندگی استاد پیر، تنها یک دانشجو داشت و دانشجوی آن کلاس من بودم. بعد از ظهر شنبه‌ای گرم و سوزان در بهار سال ۱۹۷۹ است. صدها نفر از ما، در کنار هم روی صندلی‌های چوبیِ ردیف شده، در چمن محوطۀ اصلی دانشگاه نشسته‌ایم. همه لباس‌های بلند آبی رنگ پوشیده‌ایم، و بی‌صبرانه به سخنرانی گوش می‌دهیم. بعد از پایان مراسم کلاه‌هایمان را به هوا پرتاب می‌کنیم. حالا به‌طور رسمی از دانشکده فارغ‌التحصیل می‌شویم. گروه ارشد دانشگاه براندایس در شهر والتام ایالت ماساچوست فارغ‌التحصیل می‌‌شدند. برای بسیاری از ما دوران کودکی به پایان رسیده است. کمی بعد از مراسم، استاد محبوبم موری شوارتز را پیدا کرده؛ به والدینم معرفی می‌کنم. مرد کوتاه قدی است با گام‌هایی کوتاه، که گویی باد قوی می‌تواند او را به سوی ابرها ببرد. با لباس رسمی فارغ‌التحصیلی، از طرفی حالتی روحانی در او شکل گرفته، و از طرف دیگر شبیه پری‌هایِ کریسمس شده است. چشم‌های آبی‌رنگش برق می‌زند و موهای نقره‌ای‌رنگش پیشانی‌اش را پوشانده است. گوش‌های بزرگ، بینی مثلثی شکل و موهای خاکستری چهره‌اش را جذاب کرده است. با آنکه دندان‌هایش کج و کوله هستند و دندان‌های پایین‌اش به عقب کج شده است - انگار روزی، کسی با مشت بر آن‌ها کوبیده است- وقتی لبخند می‌زند، خیال می‌کنی خنده‌دارترین جک دنیا را تعریف کرده‌ای. دربارۀ منظم بودن اما با پدر و مادرم حرف می‌زند. به آن‌ها می‌گوید:"پسرتان متفاوت و فوق‌العاده است."من خجالت‌زده سرم را پایین انداخت. قبل از ترک آنجا، هدیه‌ای به استاد می‌دهم، یک کیف چرمی که حرف اول نامش را روی آن حک کرده‌ام. آن را روز قبل از یک فروشگاه تهیه کرده بودم. نمی‌خواستم فراموشش کنم، شاید هم نمی‌خواستم که او مرا فراموش کند. استاد می‌گوید:"میچ، تو یکی از بهترین‌ها هستی." کیف سامسونیت را می‌پسندد و مرا در آغوش می‌گیرد. دست‌های ظریفش را بر پشت خودم احساس می‌کنم. از او قد بلندتر هستم. وقتی دست‌هایم را در دستش می‌گیرد حس عجیبی پیدا می‌کنم، حس می‌کنم پیرتر از او هستم، انگار من والد هستم و او فرزند من است. می‌پرسد آیا ارتباطم را با او ادامه خواهم داد و من بی‌درنگ جواب "بله"می‌دهم. وقتی که دور می‌شود متوجه سرازیر شدن اشک‌هایش می‌شوم.

شناسنامه

فرمت محتوا
epub
حجم
1.۰۶ مگابایت
تعداد صفحات
182 صفحه
زمان تقریبی مطالعه
۰۶:۰۴:۰۰
نویسندهمیچ آلبوم
مترجمسحر نوشادمطهر
ناشرانتشارات ویهان
زبان
فارسی
تاریخ انتشار
۱۴۰۱/۰۹/۱۷
قیمت ارزی
4 دلار
مطالعه و دانلود فایل
فقط در فیدیبو
epub
۱.۰۶ مگابایت
۱۸۲ صفحه

نقد و امتیاز من

بقیه را از نظرت باخبر کن:
0
(بدون نظر)
28,000
٪50
14,000
تومان
%30
تخفیف با کد «HIFIDIBO» در اولین خریدتان از فیدیبو

گذاشتن این عنوان در...

قفسه‌های من
نشان‌شده‌ها
مطالعه‌شده‌ها
سه شنبه ها با موری
٪50
سه شنبه ها با موری
میچ آلبوم
انتشارات ویهان
0
(بدون نظر)
28,000
٪50
14,000
تومان