درختهای میموزای گل ابریشمی که شاخ و برگشان را به شکل مدوّر آراستهاند، تمامی به گُل نشستهاند. شیرهای سفید روی لبهی بام عمارتها با شعلههای زیر پاشان ورجه ورجه میکنند.
درست جلو ساختمان اصلی ستونهای سفید ساخته شده از مرمر هندی، یک جفت شیر مرمرین نگهبان، نردههای کوتاه به سبک اروپایی و همچنین نمای مرمرین خارجیِ عمارت که پرتوهای خیرهکنندهی آفتاب غروب را بازمیتاباند، بوم نقاشیِ سفید پاکی را شکل میداد و به تماشا میگذاشت که الهام گرفته از الگویی مزین به رنگ سرخِ باشکوه بود. چهارچوبهای منحنی و قوسدار داخلیِ پنجرهها با رنگ قرمز مایل به نارنجی رنگآمیزی شده و زبانههای پُرزرق و برق طلاییِ گلهای رُز، آنها را دربرگرفته بود. حتی ستونهای سفید سردر با طلای درخشان و افعیهای چنبرزدهای تزیین شده بود که بهنظر میرسید به ناگهان از ستونی به ستون دیگر میجهیدند. ردیفهایی از مارهای زرینِ سر برافراشته که به حالت اریب و چرخان راه خود را به زور از میانِ لایههای پله پلهی کاشیهای قرمز چینی به سمت نوک هر بخش از سقف بازمیگردند که با دُمهای طلایی و نازکی همچون پاشنهی بلند و ظریف کفش زنانه تزیین شده بود؛ انگار برای رسیدن به آسمانِ نیلگون بهشت موعود با یکدیگر در رقابت بودند. تمامیِ اینها در پرتو خورشید و سفیدیِ حاصل از گرد هم آمدن کبوتران که در سه گوشهی کنار شیروانی به بطالت وقت میگذراندند، بیشتر میدرخشید.