«ماژان در زمستان» قصهی امروز ماست؛ قصهی ویروسی که عالمگیر شده و با شیوعش بیم و هراسهایی تازه سر برآورده است. محمود بدرطالعی، نویسندهی پیشکسوت، در رمان «ماژان در زمستان»، ماجرای مردی سالخورده را روایت میکند که میکوشد در این ایام پرآشوب و هولآور، برای زندگیاش معنایی بیابد. او در این رمان، با نثری پالوده و بهره گرفتن از متون ادبی دیگر، قصهای خواندنی پیش روی مخاطب گذاشته و از دل ترسها و تردیدهایی که بر جان همه و شخصیت اصلی رمانش افتاده، روایتی جذاب بیرون آورده است.