چه پندها و نصیحتهایی که در واژۀ «سکوت یا خاموشی» نهفته نیست و چه درسهایی که بزرگان ایران و جهان به زبان نظم و نثر در این باره ندادهاند. در این میان استاد سخن سعدی گوی سبقت از دیگران ربوده و در کتاب ارزشمند گلستان یک باب یا فصل شامل چندین حکایت با عنوان «فواید خاموشی» آورده است. جالب اینجاست که این کتاب خود پس از جدال سعدی با خود بر سر «سخن گفتن یا سکوت کردن» نوشته شده است. چنانکه او در مقدمۀ این کتاب با نثر شیوای خود چنین نقل میکند:
یک شب تامل ایام گذشته میکردم و بر عمر تلف کرده تاسف میخوردم.... بعد از تامل این معنی مصلحت آن دیدم که در نشیمن عزلت نشینم و دامن ازصحبت فراهم چینم و دفتر از گفتههای پریشان بشویم و من بعد پریشان نگویم که:
زبان بریده به کنجی نشسته صمُّ بُکم
به از کسی که نباشد زبانش اندر حکم
سعدی در ادامه میگوید: تا یکی از دوستان که در کجاوه انیس من بود و درحجره هم جلیس رنجیده نگه کرد و گفت:
کنونت که امکان گفتار هست
بگوی ای برادر به لطف و خوشی
که فردا چو پیک اجل در رسد
به حکم ضرورت زبان درکشی
پس از آن یکی از بستگان سعدی با احترام به آن دوست میگوید که سعدی عزم خود را جزم کرده که از این پس گوشه نشینی و سکوت اختیار کند ولی آن دوست بسیار اصرار میورزد و میگوید:
به عزت عظیم و صحبت قدیم که قدم بر ندارم مگر آنکه سخن گفته شود بر عادت مالوف که خلاف رای ثواب است که ذوالفقار علی در نیام و زبان سعدی در کام، سعدی چون چنین پافشاری و اصراری را میبیند بالاخره به سخن میآید و او خود در این باره میگوید: زبان از مکالمۀ او در کشیدن قوت نداشتم و روی از محاورۀ او گردانیدن مروّت ندانستم که یار موافق بود و محبّ صادق. او سپس تصمیم میگیرد کتاب گلستانی بنویسد که باد خزان آسیبی به آن نرساند و گردش زمان خرمی بهارش را رو به زردی نبرد و با شیرینی بسیار به دوستش میگوید:
به چه کار آیدت ز گل طبقی
از گلستان من ببر ورقی
کتابی که در پیش رو دارید در بخش اول به حکایتهای گلستان در این باب اختصاص دارد. هر چند خواندن حکایتهای سعدی با زبان نثر مسجَّع شور و حال دیگری دارد و انسان را به وجد میآورد ولی این برای برخی خوانندگان دشوار و سنگین است و ما را به این کار واداشت که این حکایتها را با زبانی سادهتر بازنویسی کنیم و در این راه از اضافه کردن عبارات و جملاتی به اصل داستان ناگزیر بودیم خصوصاً در برخی حکایتها که بیرون کشیدن درونمایۀ سکوت و خاموشی از آنها خواننده را با چالش روبرو مینماید.
از آنجایی که فواید خاموشی در آنچه سعدی در گلستان به اختصار آورده خلاصه نمیشود زیباتر و کاملتر آن دیدیم که بخش دومی نیز به این کتاب اضافه کنیم و حکایتهای باارزش دیگری را از منابع ادب ایران و جهان بیاوریم تا حق مطلب بهتر ادا شود و خواننده ضمن آشنایی با چهرههای مختلف سکوت بیشتر نصیحت گیرد.
در این کتاب هر حکایت شامل یک عنوان، یک درس، و یک داستان است و امید است که این مجموعه مورد پسند روح بلند استاد سخن سعدی قرار گیرد و گستاخی ما را در نوشتن در پیرامون گلستان، این کتاب یگانۀ عالم، ببخشاید و عفو نماید.