پیشرفت و تکامل فن بودجهریزی موجب شده است که از بودجه برای جلوگیری یا کاهش نوسانات اقتصادی استفاده شود و تعادل سالانه جای خود را به تعادل ادواری بدهد و بتوان با اعمال سیاستهای انقباضی با تورم و از طریق اعمال سیاست کسر بودجه با رکود به مقابله پرداخت. طرفداران نظریه سوم، که در مقایسه با دو نظریه قبلی حالت بینابینی دارند، معتقدند بودجه دولت باید در یک دوره تجاری چند ساله متوازن شود. اینان از نارساییهای ناشی از تعادل سالانه در بودجه و همچنین مشکلات ناشی از عدم تعادل در طولانیمدت آگاه هستند و خواهان وضعیتی هستند که بتوان کسری ایجاد شده در دوره رکود اقتصادی را با مازاد دوره رونق اقتصادی جبران کرد. به عبارت دیگر، آنها خواستار ایجاد تعادل بودجه دولت به صورت دورهای هستند. نظریه سوم در مقایسه با دو نظریه قبلی از قوت بیشتری برخوردار است.