این روزها کتابهایی در سطح دنیا متداول شده که بسیار کوتاه هستند، شاید بشود اسمشان را گذاشت:کتابک، خواندنیهای کوتاه یا کتابچه. از قضا این «خواندنیهای کوتاه» بسیار مورد استقبال قرار گرفتهاند.
نوولا در همین راستا تهیه شده است، «نوولا» مجموعه کتابهای کوتاه و پرکاربردی است که به تلاش انتشارت نوژین مهیا شده است. وجه تمایز «نوولا» این است که شما با مطالعۀ آنها میتوانید در کمترین زمان خودتان را در حال و هوای رمانهای بسیار پر حجم کلاسیک، احساس کنید.
ما شاید برای اولین بار یک ترجمۀ معتبر و دقیق از چکیدهرمان های کلاسیک به فارسی گردآوردهایم. قابل توجه است که این چکیدهها به دست یک نویسندۀ انگلیسیزبان به شیوۀ دقیق و علمی نوشته شده و هدفش ایجاد انگیزه به مطالعۀ ادبیات کلاسیک است.
پس دیگر نیازی نیست برای مطالعۀ رمانهای محبوب خود، کتابهایی قطور تهیه کنید؛ «نوولا» چکیدههایی مفید و دقیق از رمانها برای شما فراهم آورده تا اگر به رمانی خاص علاقه داشتید، به مطالعۀ نسخۀ کامل آن هم بپردازید و از خواندن ادبیات کلاسیک لذت بیشتری ببرید.
در اینجا خلاصه رمانِ «ناخدا: داستان دریا» اثرِ جیمز فنیمور کوپر برای شما فراهم شده است.
دو کشتی آمریکایی، یکی آریل که یک کشتی بادبانی است (نوعی کشتی است که به سبب سرعتش شهرت دارد) و دیگری فریگت (گونهای از کشتی جنگی که کاملاً نظامی است) به طرز خطرناکی به ساحل صخرهای هولناکی در نزدیکی ساحل شمالشرقی انگلیس میرسند. قایقی برای یک ناخدا که در ساحل ایستاده است فرستاده میشود. ناوبان بارنستبل که کاپیتان کشتی بادبانی است و ناوبان یکم ادوارد گریفیت که فرماندهٔ دوم فریگت است، مسئولیت این عملیات را برعهده دارند. کاپیتان مونسون که فرماندهٔ فریگت است تنها کسی است که از ماهیت این عملیات و مشخصات ناخدا باخبر است. او ناخدا را آقای گرِی صدا میزند. در راه برگشت به کشتی، گریفیت از توانایی ناخدا دربارهٔ هدایت کشتی به خارج از آبهای خطرناکی که در آن لنگرانداختهاند پرسشگری میکند.