0
امکان مطالعه در اپلیکیشن فیدیبو
دانلود
کتاب  سفر شگفت انگیز آب نشر انتشارات آوای قلم

کتاب سفر شگفت انگیز آب نشر انتشارات آوای قلم

کتاب متنی
نویسنده:
درباره سفر شگفت انگیز آب
هوا تاریک روشن بود، اما همه بیدار بودیم و آماده می‌شدیم تا به گردشی دسته جمعی برویم. مادر قابلمه‌ی لوبیاپلو را در بقچه‌ای پیچید و دست به کار برداشتن وسایل دیگر شد. پدر مشغول پر کردن دبه از شیر آب بود که صدای زنگِ در، باقی‌مانده‌‌ی خواب را از سر همه‌ی ما پراند. با عجله به طرف در دویدم. آقا جواد همان‌طورکه وارد آپارتمان می‌شد، گفت: «آقا مسعود، اگر حاضرید، یا الله، تا آفتاب نزده راه بیفتیم بهتر است.» نرگس که تازه نمازش را تمام کرده بود، چادرش را دور خودش پیچید و دوید وسط حرف آقا جواد: «چرا این قدر عجله دارید؟» مادر مداخله کرد و گفت: «سلامت کو دختر، چه عجله‌ای! درست می‌گویند، هر چه زودتر برویم بیشتر می‌مانیم و به موقع به خانه برمی‌گردیم.» و همه به جنب و جوش افتادیم. خیلی زود، من و پدر وسایل را پشت وانت آقا جواد، کنار وسایل دیگر چیدیم. چون من از همه‌ی پسرها بزرگ‌تر یا شاید جاگیرتر بودم؛ مجبور شدم جلوی وانت کنار آقا جواد بنشینم. شیشه را پایین کشیدم تا صدای پشت سری‌ها را بهتر بشنوم. ته آسمان صورتی شده بود که راه افتادیم. سوز سردی به سر و صورتم می‌خورد. وانت پشت سر ماشین آقا رسول حرکت می‌کرد. من و پدر و آقا جواد توی وانت بودیم. آقا رسول و خانم و بچه‌های خودش، پسر آقا جواد و همسرش به همراه نرگس و مادر توی ماشین سواری بودند. کم‌کم تیرگی از آسمان پرید و سر و کله‌ی خورشید پیدا شد. صدای خنده‌ی بچه‌ها از توی ماشین شنیده می‌شد. هرچه سرک کشیدم، چیزی دستگیرم نشد. دست از سر و گوش آب دادن برداشتم و مثل بچه‌ی آدم سر جایم نشستم. - از متن کتاب -

شناسنامه

فرمت محتوا
epub
حجم
1.۹۴ مگابایت
تعداد صفحات
24 صفحه
زمان تقریبی مطالعه
۴۸:۰۰
نویسندهسرور پوریا
ناشرانتشارات آوای قلم
زبان
فارسی
تاریخ انتشار
۱۴۰۱/۰۸/۲۸
قیمت ارزی
2 دلار
قیمت چاپی
40,000 تومان
مطالعه و دانلود فایل
فقط در فیدیبو
epub
۱.۹۴ مگابایت
۲۴ صفحه

نقد و امتیاز من

بقیه را از نظرت باخبر کن:
منتظر امتیاز
20,000
تومان
%30
تخفیف با کد «HIFIDIBO» در اولین خریدتان از فیدیبو

گذاشتن این عنوان در...

قفسه‌های من
نشان‌شده‌ها
مطالعه‌شده‌ها
سفر شگفت انگیز آب
سرور پوریا
انتشارات آوای قلم
منتظر امتیاز
20,000
تومان