قتلها قصههای مخوفی هستند، قصههای رازآلود با جزئیات زیاد و شیطان به قتل میرسد یکی از همین قصههاست. قصهای سراسر رازآلود و عجیبوغریب که سردرآوردن از آن بسیار سخت است. این کتاب یکی دیگر از شاهکارهای آگاتا کریستی است.
شیطان به قتل میرسد با عنوان اصلی «cards on the table» اولینبار در سال ۱۹۳۶ منتشر شد. این کتاب هم مانند بسیاری از آثار نویسندهاش خیلی زود به کتابی پرفروش تبدیل شد. این داستان هم یکی از قصههایی است که با حضور کارآگاه هرکول پوآرو و در لندن اتفاق میافتند. کارگاه بتل و نویسنده آدرین الیور از دیگر شخصیتهای معروفی هستند که در این داستان حضور دارند.
شیطان به قتل میرسد با ملاقات مردی عجیبوغریب و خوفناک به نام شیتانا با هرکول پوآرو در یک حراجی در لندن شروع میشود. این کلکسیونر که معتقد است داشتن کلکسیونی از جنایتکاران دستگیر نشده جذابترین کلکسیونی است که هرکسی میتواند داشته باشد پوآرو را به یک مهمانی در خانهاش دعوت میکند تا این کلکسیون را به او نشان دهد. هنگامی که مهمانان که اغلب کمسیر و سرگرد و پلیس و افراد مشهور و محترم جامعه هستند میرسند مهمانی سر میگیرد و شیتانا در پایان مراسم شام بازی بریج ترتیب میدهد. بازیای که خودش در آن شرکت نمیکند و در پایان بازی همه میفهمند که او به قتل رسیده است. چه اتفاقی رخداده است؟ مردی که همه او شیطانصفت میدانستند خودش اسیر شیطان شده است؟ کارآگاه پوآرو چه کاری میتواند انجام دهد؟ همهی اینها با خواندن ادامهی کتاب مشخص خواهد شد.
از روی این کتاب جالب اقتباسهای مختلفی انجام شده است و در سریال هرکول پوآرو هم اپیزودی که در سال ۲۰۰۶ ساخته شده است به این کتاب اختصاص دارد. سال ۲۰۱۶ هم فیلمی به نام Chorabali از روی این کتاب ساخته شد.
- بخشی از کتاب:
«صبح بخیر، کمیسر بتل.»
دکتر رابرتز به دنبال این حرف، از روی صندلی بلند د و صندلی بزرگ صورتی رنگ بسیار تمیزی را که بوی صابون و داروهای ضدعفونیکننده از آن به مشام میرسید، به کمیسر بتل تعارف و گفت: «اوضاع چطور است؟»
«پیش خودمان بماند دکتر رابرتز، اگر راستش را بخواهید، تا حالا که هیچ پیشرفتی نداشتهایم و درجا میزنیم.»
«ولی ظاهراً روزنامهها سروصدای زیادی درباره این ماجرا به راه نینداختهاند، من که از این موضوع خوشحالم.»
کمیسر بتل ضمن خواندن جملهای از روزنامه گفت: «مرگ ناگهانی آقای شیتانا، شخصیت معروف، در مهمانی و خانه خودش. بله روزنامهها فعلاً به همین مختصر اکتفا کردهاند. جنازه شیتانا کالبدشکافی شد و من یک نسخه گزارش پزشک قانونی برای شما آوردهام فکر کردم شاید برایتان جالب باشد.»
«متشکرم، لطف کردید. بله حتماً جالب است.»
دکتر رابرتز، بی نگاهی به گزارش پزشک قانونی آن را به کمیسر بازگرداند. کمیسر بتل ادامه داد: «در ادامه تحقیقاتمان، نشستی هم با وکیل شیتانا داشتیم. در این جلسه مفاد وصیتنامه شیتانا مطرح شد که نکته جالبی در آن وجود نداشت، جز این که ظاهراً کس و کاری در سوریه دارد. البته به وصیتنامه اکتفا نکردیم و همه نامهها، اوراق و مدارک محرمانهاش دقیقاً بررسی و مطالعه شد.»