از زمانی که یلنا زالتانا در کودکی از جنگل ایلیایس ربوده شده است، مملو از خطر بوده است. اما ازدستدادن اخیر تواناییهای جادویی و روحیابیاش او را بیش از هر زمان دیگری به خطر انداخته است. درحالیکه او ناامیدانه به دنبال راهی برای بازپسگیری جادوی خود میگردد، دشمنانش در حال نزدیکشدن هستند و نه ایژیا و نه سیتیا دیگر برای او ایمن نیستند. بهخصوص که اختلافات فزاینده بین دو کشور و احتمال وقوع جنگ، هر چیزی را که یلنا دوست دارد تهدید میکند. والک مصمم است از یلنا محافظت کند، اما بهسرعت گزینههای او محدود میشوند. فرمانده مشکوک است که وفاداریهای او تقسیم شده است، برای همین هم فرمانده رازهایی را از والک مخفی کرده است... رازهایی که او، یلنا و همه دوستانشان را در خطر وحشتناکی قرار میدهد. همانطور که آنها لایههای مختلف نقشههای مرموز فرمانده را کشف میکنند، متوجه میشوند که این بسیار شومتر از آن چیزی است که میتوانستند تصور کنند.