دیوان عبدالباقی بن محمد رحیم طبیب اصفهانی، به تصحیح و مقدمه اکبر بهداروند اشعار فارسی قرن ۱۲ قمری هستند.
طبیب اصفهانی (درگذشته ۱۱۶۸ یا ۱۱۷۱ هجری قمری) از شعرای سبک بازگشت ایران است.
طبیب اصفهانی از سادات موسوی اصفهان بود. نیاکان وی در روزگار شاه عباس اول صفوی از فارس به اصفهان کوچیدند و در آن شهر مسکن گزیدند. پدرش حکیمباشی شاه سلطان حسین صفوی بود و خود او نیز طبیب و ندیم نادرشاه افشار. بعد از نادرشاه، کلانتر اصفهان شد و پس از چندی این کار را به برادرش میرزا عبدالوهاب واگذاشت و خود با شاعران و ادیبان اصفهان، هاتف، عاشق، آذر، مشتاق و صهبا به معاشرت پرداخت.
تذکره نتایج الافکار تألیف مولانا محمد قدرت الله گوپاموی هندی (ص ۴۲۴) می نویسد: «صاحب کلام دلفریب میرزا عبدالباقی متخلّص به طبیب که از سادات موسوی است به حلیه فضایل و کمالات آراسته بود و به فتون شاعری پیراسته و به روش جدّ و پدر خود که به فن طبابت به خدمت سلاطین صفویه عزّ امتیاز داشتند مدتی به تقریب طبابت در سرکار نادرشاه مأمور و سرفراز بوده آخرالامر از آن اعراض نموده و در سنه جاده آخرت پیموده از اوست».
غمش در نهانخانه ی دل نشیند
به نازی که لیلی به محمل نشیند
به دنبال محمل چنان زار گریم
که از گریهام ناقه در گل نشیند
خلد گر به پا خاری، آسان برآرم
چه سازم به خاری که در دل نشیند؟
پی ناقهاش رفتم آهسته، ترسم
غباری به دامان محمل نشیند
مرنجان دلم را که این مرغ وحشی
ز بامی که برخاست مشکل نشیند
عجب نیست خندد اگر گل به سروی
که در این چمن پای در گل نشیند
بهنازم به بزم محبّت که آنجا
گدایی به شاهی مقابل نشیند