امروزه عکس برداری در تمامی جنبههای زندگی انسان وارد شده است. عکس برداری با اشعهی X برای تشخیص تشکستگیها و بافتهای آسیبدیدهی بدن، تست جوش لولههای سوخته، عکسبرداری هوایی برای نقشه برداری، آندوسکپی برای عکس برداری از داخل بدن، روبات های مجهز به دوربین برای عکسبرداری از داخل لولهها و هرجای تنگ و خطرناک، عکسبرداری برای کنترل ترافیک، عکسبرداری با میکروسکوپ برای شنااخت میکروبها، باکتریها، سلولها و تلسکوپ برای عکسبرداری از ستارگان و سیارهها و... و حتی MRI و سونوگرافی و.. همه و همه برای شناخت جهان است.
اگر چه در برخی از این نوع عکسبرداریها از نور معمولی استفاده نمیشود مانند سونوگرافی که از امواج صوتی یا MRI که از امواج الکترومغناطیس استفاده می شود، اما همگی آنها از امواج برای تبت موضوعات استفاده میکنند چه امواج نور، امواج صوتی، امواج الکترومغناطیسی و فیزیک موج، قوانین حاکم بر این عکسبرداریها را تبیین میکند.
مهمترین مسئله در عکاسی شناخت نور و ویژگیهای آن است. یک عکاس خوب نور و خصلتهای آن را باید هم علمی و هم تجربی بشناسد.
اما چرا میگوییم عکاسی؟! عموم مردم با شنیدن کلمه عکاسی به یاد واژگانی مانند کفاشی، بزازی و این جور وزنها میافتند. واژه عکاسی و عکس احتمالا در زمان قاجار و با ورود دوربین به ایران رواج یافته هنگامی که تصویر موضوع، معکوس به دست میآمد، نتیجه حاصله را عکس می گفتند. عکس، عکاسی معکوس، انعکاس، منعکس و.... همه اشاره به چیزی وارونه، پشت و روی مخالف و.... دارد که واژهای گویا و درخور این فناوری نیست.
گویا آقای دکتر ناصر وزیری واژهی نورنگاری که دقیقا برابر واژهی Photography است را | برای این کار پیشنهاد کردهاند که به نظر واژهای دقیق و بهجاست. با توجه به واژهی نورنگاری متوجه میشویم که هنگامی که دوربین به دست میگیریم، مشغول چه کاری هستیم؛ حتی هنگامی که با خانواده عکسهای ساده و یادگاری میگیریم در حال نگارش نور هستیم.
آموزش عکاسی در این کتاب بر عکسها تکیه دارد. به همین دلیل هیچ یک از عکسهای این کتاب کپیبرداری از کتابهای خارجی یا اینترنت نیست، مساله ای که متأسفانه بسیار رایج است. هرچند بیش از ۹۰ درصد دوربینهایی که امروزه در جهان فروخته میشوند دیجیتال هستند شمار اندکی همچنان به دلیل علاقه به عکس برداری سیاهوسفید و عکس برداری اسلاید دوربین های غیر دیجیتال با آنالوگ را به کار می گیرند.