برای من هم مثل هر کس دیگری، باهوش به نظر رسیدن در جلسات، از اولویت بالایی برخوردار است. اگر همواره در رؤیای تعطیلات بعدی، چرت نیمروزی بعدی یا بیکن بعدی خود باشید، گاهی این امر میتواند دشوار باشد. وقتی این اتفاق بیفتد، خوب است برای عقبنشینی و حرکت دوباره، ترفندهایی داشته باشیم. این کتاب ۱۰۰ ترفند عقبنشینی به منظور پیشروی دوباره را به شما ارائه خواهد داد.
شما با آموختن، نهادینهسازی و عملی ساختن تمام استراتژیهای این کتاب، خواهید توانست در زمرهی بازیکنان اصلی شرکت خود قرار بگیرید، بیآنکه حتی معنی آن را بدانید.
آیا میتوانم یک سؤال فوری از شما بپرسم؟
آیا شما در جلسات شرکت میکنید؟
آیا میخواهید در شغلتان پیشرفت کنید؟
آیا از پاسخ دادن به پرسشهای شفاهی بیهدف لذت میبرید؟
این کتاب را برای خودتان خریدید یا کسی دیگر؟
پس این کتاب متعلق به شماست یا کسی دیگر؟
چرا جلسات؟ جداً چرا؟
دلایل بسیاری وجود دارد. ما به منظور «همکاری»، به اشتراکگذاری «اطلاعات»، اینکه به همه ثابت کنیم «شغلمان» بیفایده نیست، و غالباً به دلیل اینکه گاهی نتوانستیم بهانهی خوبی بیاوریم، در جلسات شرکت میکنیم.
برآورد میشود که ما ۷۵ درصد از اوقات بیداریمان را در جلسات سپری میکنیم و سالیانه در ۱۱ میلیون جلسه شرکت داریم؛ اما بیش از یکـ سوم از آن جلسات، صرف برنامهریزی برای جلسهی بعدی میشوند، در حالی که شش جلسهی بعدی صرف این میشوند که از کسی بخواهیم مطلبی را که گفت دوباره تکرار کند چون به او توجه نداشتیم، این در حالی است که هنوز هم نیمی از آنها میبایست در قالب یک ایمیل باشند.
در جلسات، هیچ کس به مطالبی که مطرح میشوند توجه نمیکند. بنابراین، برای شرکت در جلسه لازم است شما هم بهتر از بقیهی افراد به مطالب توجه نکنید. درحقیقت، جلسات یکی از معدودفرصتهایی هستند که میتوانید در آنها ظرفیت رهبری و علاوه بر آن مهارتهای ارتباطی و اجتماعی و توانایی فکریتان را در قالب تفکر خلاق و تحلیلی نشان بدهید.
هر قدر باهوشتر به نظر برسید، به جلسات بیشتری دعوت خواهید شد، فرصتهای بیشتری خواهید داشت برای اینکه باهوش به نظر برسید و خیلی زود روی یک صندلی چرخ خواهید خورد در حالی که به سقف چشم دوختهاید و سوت میزنید، مثل مدیرعاملی که همیشه این کار را میکند.
این کتاب چگونه پدید آمد؟
من این کتاب را نوشتم چون کسی بابت آن به من پول داد؛ اما دلیل دیگر من برای نوشتن آن، وجود یک ضربالاجل بود.