برخی از شخصیتها را ما با صدایشان به یاد داریم، به طور مثال میگوییم: «یادش به خیر چه صدای مخملینی داشت و بعد بلافاصله میگوییم که چه قدر شخصیت مهربان و جذابی داشت.» واقعیت این است که صدا قسمتی از شخصیت انسان را میسازد و برای هر شخصی ممکن است تبدیل به یک ویژگی جذاب شخصیتی تبدیل شود. ما بهطور ذهنی میتوانیم از هر صدای زیبایی لذت ببریم. صدایی که تأثیر مطلوبی بر ما داشته باشد، بهواسطه وضوح، لطافت، رنگهای هارمونیک، شفافیت و روشنی، دقت و صحت خود، طنین، وسعت، تحریر و شیوه بیانش باعث میشود تا هیجان را احساس کنیم.
اگرچه هیچ صدایی معمولی نیست، هر صدا، ویژگی، خاصیت، اصالت و غنای درونی پنهان خود را دارد و زمانیکه خود را نشان میدهد، بسیار شگفتانگیز خواهد بود. اما کمتر کسی است که از صدای خودش خوشش بیاید. اغلب افراد میگویند که از صدایشان ناراضی هستند. اما این کتاب فرصتی را فراهم میکند که هر شخصی، نوع و ویژگی صدای خود را بشناسد و اگر حس منفی و نادرستی به صدای خود دارد، آن را از بین ببرد.
اگنس اوژ نویسنده کتاب و رواندرمانگر مینویسد:« من در جایگاه درمانگر، باید به بیمار کمک کنم تا صدای خود را بازبینی کند و قابلیتهای آن را بشناسد. انجام این کار در ابتدا بسیار سخت است، اما آنها پس از شناخت خود، بهسرعت به دید بهتری از نشانههای صوتی جهت حفظ صدای شخصی خود میرسند. این کار مستلزم تلاش شخصی است. درمان صوتی به افزایش اعتماد به نفس و عزت نفس بیمار کمک خواهد کرد.»
در حقیقت بخشی از قضاوتهای افراد نسبت به صدایشان نادرست است که با خواندن این کتاب تا اندازهای متوجه آن خواهند شد، آنها یاد میگیرند ویژگیهای صوتی صدایشان را بهتر بشناسند و آن را با کمک تمریناتی که در کتاب اشاره شده، بهتر کنند. کتاب در بخشهای آغازین سعی میکند سیستم اندام صوتی را به ما معرفی کند و ما متوجه میشویم صدا از کجا نشات میگیرد و چگونه کار میکند. سپس تفاوت صداهای زنان و مردان، صدایهای آوازی، رنگ، شدت و فرکاس صدا را متوجه میشویم، این بخش به ما کمک میکند تا متوجه شویم آیا میتوانیم از صدای خود برای شغل آیندهمان استفاده کنیم و این که بدانیم به طور مثال اگر مرد هستیم دارای صدای تنور، باریتون و باس هستیم یا اگر زن هستیم بدانیم دارای صدای، سوپرانو، متزو سوپرانو یا آلتو هستیم.
در بخشهای بعدی کتاب وارد مباحث رفتاری و روانشناسی میشود. مانند بقیه کتابهای مجموعه زندگی بهتر، در این کتاب هم درمانگر به ذکر تجربیات خود با مراجعینش میپردازد و همین نکته باعث جذابیت کتاب شده است. چرا که مثالها مملوس، عینی و واقعی است.
در این بخش از کتاب، مثالها از مراجعینی است که احساس بدی نسبت به صدای خود دارند و سپس در روند درمان متوجه میشوند، که این احساس غیرواقعی بوده و صدایشان در نظر دیگران ویژگی منفی یا بدی ندارد، بلکه آنها خود چنین حسی نسبت به صدایشان داشتهاند. در بخشی دیگر از کتاب با مراجعینی مواجهه میشویم که دچار اختلال صوتی شدهاند و این اختلال در روند زندگی آنها تاثیر منفی گذاشته است. تصور کنید یک معلم، یک سخنران، یک گوینده، بازیگر از صدای خود برای امرار معاش سود میبرند و صدا یک ابزار شغلی آن فرد محسوب میشود. بنابراین هرگونه اختلال و هر اتفاقی که بر روی صدایشان بیفتند میتواند موقعیت شغلی آنها را در خطر قرار دهد. بنابراین برای این افراد هم یک سری تمرینات برای مراقبت و بهداشت صوتی تجویز میشود و هم برای درمان این اختلال باید به متخصص گوش، حلق و بینی مراجعه کنند. البته فقط این افراد نیستند که از صدا به عنوان یک ابزار شغلی استفاده میکنند، تصور کنید شما فروشنده هستید و باید با نحوه بیان خود کالا یا خدماتی بفروشید یا مدیر هستید و باید به زیردستان خود مواردی را بگویید، اگر صدای مناسبی نداشته باشید و یا نتوانید از صدای خود به نحو درستی استفاده کنید، کالای شما فروش نمیرود و یا کارمند و کارگر شما، حرفتان را نمیخواند. این کتاب کمک میکند تا بتوانید برخی ویژگیهای صدایتان را تقویت کنید و به یک صدای رسا، شفاف، محکم دست یابید.