قصر نیمهشب دومین رمان از مجموعه رمانهایی است که من در دههی ۱۹۹۰ برای نوجوانان نوشتم؛ یعنی زمانی که احتمالاً خودم هم بزرگسال حساب نمیشدم. نوشتن برای جوانان یا آنها که دلشان جوان است کار پرخطری است و فهمیدهام که نوجوانان مخاطبان بسیار پرتوقع و صادقیاند. هنگام نگارش این کتابها قصدم خلق داستانهایی بود که هم برای نوجوانان گیرا باشد و هم خوانندگان پختهتر و باتجربهتر از آنها لذت ببرند و شاید خاطرات اولین کتابهایی را که خواندهاند برایشان زنده کند؛ خاطرات قصهها و ماجراهایی جادویی که هر خوانندهای در صندوقچهی ذهنش دارد. پس چه خود جوانید و چه دلتان، امیدوارم از این گردش در کلکتهی دههی ۱۹۳۰، جایی که سایههای شب غلیظتر از خوناند، لذت ببرید. مهم نیست در جشن تولد امسالتان چند شمع فوت کردهاید؛ برای آگاهان اسرار آنچه پشت این سالها پنهان شده است اهمیت دارد.