این زمانی عالی برای زندگی کردن است. هرگز به اندازه این روزگار فرصتی مناسب برای رسیدن به هدفهایمان وجود نداشته است. بیش از هر نسلی در گذشته شما میتوانید بیشتر عمر کنید و بیشتر از زندگی لذت ببرید. پیشرفتهای مدرن در پزشکی و مراقبتهای بهداشتی سبب شده که افراد بیشتری تا هشتاد و نود سالگی عمر کنند. شمار کثیری از مردم یکصد سالگی را هم پشتسر میگذارند ـچیزی که قبلا باورنکردنی بود. اما به رغم همه این فرصتهای مناسب برای رسیدن به موفقیت، شکوفایی مالی، عمر طولانی و خوشبختی، شما هم با احتمال زیاد مانند اغلب مردم فکر میکنید: کار بیش از اندازه و زمان بسیار اندک. به خاطر رشد انفجاری اطلاعات، فناوری و رقابت، میزان تغییر بقدری است و به اندازهای شتاب گرفته که توانایی برابری کردن با آنرا ندارید. امروزه باید درباره زمان فکری نو بکنیم، چرا که هر مقطعی از زندگی فکر نو میطلبد. ما به این نتیجه رسیدهایم که هر فعالیت و هر مسئولیتی در زندگی شما مستلزم آن است که روشی خاص در برخورد با زمان اتخاذ کنیم و این در صورتی است که بخواهیم در هر کاری که میکنیم بیشترین بهرهبرداری را نصیب ببریم. شما برای هدفگذاری و تصمیمگیری درباره اینکه به واقع چه میخواهید به زمانی خاص و نیز برای تعیین اولویتهای خود و توجه به کارهای پر ارزش و انجام دادن آنها به نوع دیگری از زمان احتیاج دارید. شما برای برقراری تبادل با دیگران، برای برقراری ارتباط با اطرافیان و برای مذاکره، به نوعی زمان و برای تنها بودن با افراد خانواده و بسر بردن در کنار کسانی که بیشترین رابطه را با آنها دارید به زمانی از نوع دیگر احتیاج دارید. انواع مختلف زمان اغلب شبیه آب و روغن هستند، با هم به خوبی ترکیب نمیشود. اگر از زمان به شکل مطلوب و درست استفاده نکنید، برایتان ناراحتی، شکست و ناکامی و عدم کارایی به همراه میآورد.
فرمت محتوا | epub |
حجم | 963.۰۰ بایت |
تعداد صفحات | 192 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۰۶:۲۴:۰۰ |
نویسنده | برایان تریسی |
مترجم | مهدی قراچهداغی |
ناشر | ذهنآویز |
زبان | فارسی |
عنوان انگلیسی | Master your time, master your life |
تاریخ انتشار | ۱۴۰۳/۱۰/۲۳ |
قیمت ارزی | 4 دلار |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
درسته که میگید با اومدن بهداشت و پزشکی خیلی از افراد نمیمیرن و به حیات خود ادامه میدهند ولی زیاد هم اینطوری ها نیست .مثلا مادربزرگ بنده قلبش مشکل دار شد بردیمش بیمارستان دوسه روز مونده بیمارستان میخواستن قلبش رو دریچه هاش رو که اگه گرفه بوده اونارو با دستگاه بازش کنند درستش کنن خودش نزاشته بود فرداش گفت من رو مرخص کنید من نمیخوام اینجا بمونم قب ول کردن مرخص کردن بعد اوردیم خونه فرداش فوت شد اونم مقصر بیمارستان بوده اگه بیمارستان نمیرفت تو خونه میموند شاید نمیمرد.
من انگلیسی این کتابو خوندم و نمیدونم آیا ترجمه خوبی داره یا نه ولی به نظرم کتاب زندگیه و باید تو مدرسه به هر انسانی اینو آموزش بدن