«باید دیروز این جا را می دیدید.» زنی که این جا کار میکند میگوید. او راهنمای مردم است. راهنمای مسیر پر پیچ و خم گورستان، از میان رزهای روی سنگ قبر کوبالا و پرچمهای سه گوش، از میان عکسها و روبان های قرمز و زرد کاتالان و آبی اناری بارسلونا که در همه گورستان دیده میشود.
«چطور، دیروز چه اتفاقی افتاده است؟»
«همان اتفاقی که وقتی با رئال مادرید بازی میکنیم میافتد.» او جواب میدهد و با سرش به استادیوم اشاره میکند: «این جا پر از آدمهایی بود که به دیدار فامیل و دوستان خود آمده بودند، از قبر بازیکنها هم دیدن میکردند، از آنها برای بازی کمک میخواستند، پیروزی میخواستند.»