داستان از جایی شروع میشود که لئو پرسپاید، جوانکی با سودای نویسندگی، در یکی از کافهگردیهایش با جمعی از هیپسترهای سانفرانسیسکو آشنا میشود که دختر گوشهگیری به نام ماردو فاکس یکی از آنهاست. لابهلای قیلوقال کافههای جز و شبنشینیهای شاعران گرسنه و تشنه، لئو بیشتر و بیشتر جذب ماردو میشود و انگیزهای برای خیالپردازی و نوشتن مییابد.