فرمت محتوا | mp۳ |
حجم | 115.۷۲ مگابایت |
مدت زمان | ۰۲:۰۶:۲۴ |
نویسنده | برنهارد شلینک |
مترجم | هنگامه ایرانی |
راوی | اشکان عقیلی پور |
ناشر | رادیو گوشه |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۴۰۱/۰۶/۲۲ |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
اگر یک داستان را به دو بخش ظاهر و محتوا بشود تقسیم کرد، باید گفت داستان «دیگری» ظاهری زیبا و گیرا دارد، اما به مخاطب ایرانی و شرقی محتوای مسمومی را منتقل میکند. داستان درباره خیانت است، اما نویسنده آلمانی کتاب، از قلم زیبای خود استفاده کرده تا این خیانت در عشق را مسألهای شخصی، و حتی بدیهی و نتیجه طبیعی اعمال همسر و کمرنگ شدن عشق او نشان دهد. حتی, در نهایت، به مرد «دیگری» که در زندگی او وارد شده و عشقش را از او دزدیده حق میدهد! مسألهای که، بر خلاف فرهنگ اکثر کشورهای جهان، در فرهنگ امروز کشور آلمان تا حد زیادی پذیرفته شده است. این را میتوان حتی در عنوان کتاب اصلی یعنی «فرارهای عاشقانه» (که «دیگری» هم یکی از داستانهای آن است) مشاهده کرد. به عبارت دیگر، از زاویه دید نویسنده، عشق و پیمان ازدواج مانند محدودیتی است که شریک زندگی برای همسرش ایجاد کرده، و هر کسی ممکن است گاهی هوس کند از آن بگریزد، و از این بابت، کسی که به او خیانت شده نباید کسی را غیر از خودش ملامت کند. از این منظر، میتوان ابن کتاب را با «عقاید یک دلقک» (که چند دهه قبلتر توسط یک نویسنده آلمانی دیگر نوشته شده است) مقایسه کرد، که احساس میکند عشقش دزدیده شده و سراسر وجودش مالامال از خشم است.
هدف داستان ظاهرا اینه که تلنگری به همسران بزنه که خلاءهای زندگیشونو شناسایی کنن قبل از اینکه کسی از راه برسه و پرش کنه. اما به نظرم گاهی ممکنه هیچ خلاء و کمبودی هم در کار نباشه و ذات آدمیزاد که همیشه مقداری تنوعخواهی هم چاشنیش هست همسر آقا یا خانم الف رو مجذوب آقا یا خانم ب بکنه؛ نه به این دلیل که ب بهتر از الفه، ب لکه به این علت که جدید و تازهتره. چه بسا اگه از روز اول با آقا یا خانم ب ازدواج میکرد الان مجذوب الف میشد! کلا داستان پیچیدهایه بخاطر همین هم ملت سادهانگارانه سعی میکنن روش یه مهر خیانت بزنن و فکر کنن نسخهشو پیچیدن
روایت واقعی از زندگی خیلی هامون! گاها خیلی ها وقتی ازدواج میکنن یا کسی رو بدست میارن بعد از مد تی یکنواخت میشه حتی خیلی چیزها رو فراموش میکنن و اهمیت خیلی چیزها از دست میره! کاش یادمون نره وقتی وارد زندگی آدمها میشیم در مقابل اونها و قلبشون مسئولیم. داستان خوب و راوی هم خوب. برای هوشیاری قلب و ذهن توصیه میکنم به همه. سپاس.
داستان جالبی بود تفاوت نگرش های این دو مرد و شیوه زندگیشون واقعی بود و قابل لمس. احساس نگرانی ها و حسادت همسر بعد از مرگ لیزا رو هم میشد درک کرد و گاها تجربه کردیم و اخر داستان جالب بود که بجای اینکه انگشت اتهام به سوی لیزا ببره به کم و کاستی هایی که توی زندگی گذاشت پرداخت هنر گوینده تاثیر زیادی در جذابیت این اثر داشت. ممنون
اول باید عرض کنم که این فایلی که من شنیدم چون رایگانش کرده بودن فقط ی داستان بود به اسم دیگری در واقع این داستان دیگری جزوی از کتاب فرارهای عاشقانه بود و تمامش نبود داستان جالبی بود، نمیشه گفت فوق العاده و عالی و ... و حتی خوب فقط میشه گفت جالب بود از نظر تدوین و تهیه صوتی اثر، خیلی خوبه و آقای عقیلی پور عزیز هم که مثل همیشه خوب
دیگری داستانی بس تامل برانگیز است چرا وقتی در کنار هم هستیم هم را نمیبینیم قدردان هم نیستیم چرا دردی به دل داریم ب ازگویش نمیکنیم و سربسته نگاه میداریم چرا در خود فرو میرویم بی آنکه حرف بزنیم چرا وقتی دلمان ازکسی چیزهایی میخواهد ناگفته دفنش میکنیم
انقدر راوی خوب روایت میکرد که نمیشد باهاش رانندگی کرد.انقدر غرق میشدم تو داستان.چقدر کلمات واضح و قشنگ ادا میشدن.داستان قشنگی بود که با صدای راوی واقعا دلنشین تر شد.و آخرش ..ترکیبی از غم و امید .چقدر خوب بود.
من این داستان کوتاه رو دوست داشتم فارغ از درست یا غلط بودن خیانت و فارغ از قضاوت رابطه ی که در اون خیانتی رخ داده... به نظر من نویسنده اصلا دنبال توجیه یک رفتار نیست! هر۳ شخصیت اصلی این داستان همگی خاکستری، معمولی و شنیدنی هستند
کتاب زیبا وکاملا ملموس بود.تقریبا نود درصد ما آدم ها زیبا دیدن طرف مقابل و تشویق کردنش را یادنگرفتیم وبعد مدتی همه چیز برامون عادی وتکراری میشه وزمانی که از دستش میدیم می فهمیم که چقدر کوتاهی کردیم
فکر نمیکنم تا به حال کتابی یا نوشته و داستانی تونسته باشه اینقدر عمیق و دقیق راجب دو رابطه ی کهنه شده بنویسه که آدم تلنگر بخوره با خوندنش و به خودش بیاد....عالی بود عاااالی قلمتون گرم و راوی هم خیلی خیلی خووووب بود