عطار از شاعران بزرگ متصوفه است که کلام او با عشق و اشتیاقی سوزان همراه است و همواره سالکان راه حقیقت را چون تازیانه شوق به جانب مقصود راهبری کرده است. با این که عطار با اکثر شیوخ متصوفه شخصا معارفه پیدا کرد و به واسطه معاشرت و مطالعه تالیفات آنان خود را به عروج به مرحله عرفان مهیا ساخت(اته،:۱۵۵)در هیچ یک از آثار مسلم عطار نشانی از وابستگی به یکی از فرقهها یا خانقاههای صوفیان پیدا نمیشود. جامی او را از مریدان شیخ مجدالدین بغدادی معروف به خوارزمی از تربیت یافتگان شیخ نجم الدین کبری شمرده است. اگر چه عطار در ابتدای تذکره الاولیا برابطه خود با مجدالدین بغدادی اشاره کرده است لیکن در آنجا تصریحی نیست بر این که از پیروان و تربیت یافتگان وی باشد. دولتشاه میگوید عطار بعد از مشاهده حال درویش فانی دست از کسب مال بداشت و به صومعه شیخ الشیوخ العارف رکن الدین اکاف قدس سره رفت که درآن روزگار عارف و محقق بود به دست شیخ توبه کرد و به مجاهدت و معاملت مشغول شد چند سال در حلقه درویشان شیخ بود. و دنبال تر از این مینویسد شیخ عطار خرقه تبرک از دست سلطان العارفین مجدالدین بغدادی دارد و شیخ عطار در طفولیت نظر از قطب الدین عالم حیدر یافته و کدکن که مولد شیخ است در نواحی زاوه است وپدر شیخ ابراهیم بن اسحق عطار کدکنی مرید قطب الدین حیدر بوده و شیخ عطار حیدری نامه در ایام شباب به نظم آورده چون در ایام صبا بوده هر چند به نسخههای شیخ مانند نیست، اما به تحقیق سخن شیخ است و بعضی گویند حیدریان آن نظم را به شیخ بسته اند.(صفا، ۱۳۶۴: ۸۶۱)