مجموعهی شعر «چشم به راه ابریشم» در میان مجموعههای شعر امروز مجموعهای کاملاً خاص محسوب میشود، مجموعهای با طنزی سیاه، تا حدودی خشن، بسیار عصبی و بسیار کم اعتنا به حال و هواهای شخصی و حسی (به جز چند شعر در فصل «پیراهنی بر تن باد»)که در پایان کتاب آمده است.در این مجموعه توجه به مضمونهای سیاسی و اجتماعی، هجو زندگی شهری و اجتماع مدرن، توجه به از دست رفتن اصالتهای طبیعی و محیط زیست نمود بسیار دارد. در «چشم به راه ابریشم» شاعر از نگاه یک انسان جدی، یک ایدئولوگ و دلسوز جامعه همه چیز را می بیند و میگوید؛ جدیت در شعر باعث شده است «چشم به راه ابریشم» مجموعهای کم خون و بی حس از کار دربیاید؛ مجموعهای که جا به جا در آن تیری شلیک میشود، خونی به زمین میریزد و گوزن یا پرندهای شکار میشود. عنصر عاطفی در شعر اسداللهی برعکس جریان طبیعی خود عمل میکند چنان که برجسته ترین حسی که در شعر او چهره مینماید خشونتی تلخ است …