زیکورا، دختر نیجریایی ساکن آمریکا و وکیل پایهی یک دادگستری، هنگام آمادگی برای مادر شدن، دچار بحران بزرگی در زندگی خود میشود. او مشکلات عدیدهای در مواجهه با پدر کودک خود، که به تازگی او را رها کرده است دارد و احساس میکند بار دیگر همان دختر کوچک و تنهای گذشته است. زیکورا شروع به یادآوری خاطرات گذشتهی خود، محیط خانواده، مسائل بغرنج و حلنشده میان پدر و مادرش، سالهای نهچندان خوب کودکی و نوجوانی و عشقها و امیدهای ازدسترفتهی خود میکند و درنهایت درمییابد در چه جایگاهی است و چطور باید مبارزه کند.