ما برای چه زندگی میکنیم؟ آیا بدون شناخت «خود» زندگی معنایی هم دارد؟ آیا بدون شناخت «خود» معنای زندگی تلقینی و القایی نیست؟ یعنی چیزی که از کودکی به ما تحمیل شده است؟ زندگی سالم در سایه شناخت «خود» و شناخت زندگی واقعی و زیستن با آهنگ هستی ممکن است؛ متوجه طبیعت بودن، تغذیه سالم، فریب ندادن خود. اینجا خود اصیل مورد نظر است! آیا ما در بیشتر مواقع از خود فرار نمیکنیم؟ آیا میتوانیم از دام خود یا نفس خلاص شویم؟ آیا میتوانیم کبکوار زندگی نکنیم؟ در غیر اینصورت آیا راهی دیگر برای سالم زیستن وجود دارد؟