وقتی از آموزش نوشتن صحبت میشود معمولاً به یاد کلاسهای انشای مدرسه میافتیم. کلاسهایی که معمولاً در آنها معلمانی که خود تصور درستی از نوشتن نداشتند قالبها و کلیشههایی را در ذهن دانشآموزان جا میانداختند که به کاری جز امتحانهای انشای همان مدرسهها نمیآمد. حتی آن قالبها هم همه اقسام نوشتن را در بر نمیگرفت و بیشتر برای نگارش قطعات ادبی و تولید ادبیاتی کلیشهای بود. در دانشگاههایمان هم معمولاً خبری از آموزش نوشتن نیست. از دانشجو مقاله و نحقیق میخواهیم اما هیچوقت به او و روش نوشتن مقاله را آموزش نمیدهیم.
بخشی از نوشتن، ذوق و خلاقیت است؛ اما ذوق و خلاقیت نیز با آموزش ورزیدهتر و کارآزمودهتر میشود و راحتتر راه موفقیت را پیدا میکند. مهمتر اینکه ذوق و خلاقیت همۀ ماجرا نیست و اشخاصی که بهرۀ چندانی از آنها نداشته باشند نیز با آموزش درست میتوانند کمابیش به خوبی مقصود خود را بیان کنند.