توجهی که جهانیان به رویدادهای اخیر ایران نشان میدهند و تمایل به ثبت موبهموی وقایع مهمی که منجر به برکناری نویسنده از مقام خزانهدار کل دولت ایران در ژانویهی سال جاری شد ــ تا از خاطر نرفتهاند ــ انگیزهی نگارش این کتاب است.
اطلاعات از موثقترین منابع موجود آمدهاند و خاطراتی که نویسنده در طول مدت اقامتش در ایران نوشته مکمل آنها شده است. اشارات و توضیحات تاریخی که برای فهم دقیقتر وقایع اخیر به نظر ضروری رسیدهاند، و اظهارنظرهایی که نویسنده موجه دیده است، تنها افزودههای دیگر داستاناند.
محرومشدن قهری از فرصت پایاندادن کار بزرگی که در این سرزمین باستانی بر عهده گرفته بودم مرا بیاندازه آزردهخاطر کرد. اما خشم و کینهای که شاید در زمان اخراجم به دل گرفته بودم اکنون رخت بربسته است. استقبال گرمی که در بدو ورودم به لندن در فوریهی گذشته از من به عمل آمد و نیز مطبوعات و هموطنانم در امریکا نشان دادند کاملاً جبران آزار و اذیتی را که در دو ماه آخر خدمتم در تهران متحمل شدم کرد و اکنون هیچ دلگیری باقی نمانده است.
فقط قلم نویسندهای همچون مکالی یا نقاشی همانند ویریشچاگین میتواند صحنههای سقوط سریع این مملکت باستانی را چنانکه باید و شاید ترسیم کند، صحنههایی که در آنها دو دولت مسیحی مقتدر و ظاهرا مترقی بهنحوی غیرمسئولانه با حقیقت و شرف و وجاهت و قانون، بازی کردند و لااقل یکی از آنها حتی از وحشیانهترین جنایتها برای رسیدن به اهداف سیاسی خود و کشتن هرگونه امید به احیای ایران فروگذار نکرد.
از آنجا که معتقدم منافع حقیقی بشر و اصلاح روابط بینالملل اقتضا میکند که در مواردی از این دست جز حقیقت بر زبان نیاید، حقایق را با صراحتی که شاید در جای دیگر مطلوب نباشد به روی کاغذ آوردهام.
اگر نابودی حاکمیت ملی ایرانیان توانسته باشد آگاهی جهان متمدن را از روح غارتگرانهی سیاستهای جهانی در سال ۱۹۱۱ تا حدودی بالا ببرد، زندگی و مبارزات مشروطهخواهان ایرانی که به مرگ بسیاری از آنها منجر شد بینتیجه نبوده است.