اتاق بازجویی پاسگاه پلیس. کاتوریان با چشمان بسته پشت میزی در وسط صحنه نشسته. توپولسکی و اِریِل وارد صحنه میشوند و روبهروی کاتوریان مینشینند. در دستان توپولسکی تعداد زیادی پروندهی قطور بهچشم میخورد.
توپولسکی آقای کاتوریان، ایشون کاراگاه اِریِل هستن و من کاراگاه توپولسکی... کی اینطوری ولِت کرده رفته؟
کاتوریان چطوری؟
توپولسکی چشمبند را از چشمان کاتوریان باز میکند.