یکی بود یکی نبود. منوچهر، حاکم درست کار ایران وزیر دانایی داشت به نام نریمان. نریمان پسری داشت به نام سام که فرمانده ی ارتش ایران بود. سام اوّلین کسی بود که از سواره نظام در جنگ استفاده کرد. او بلند قد و قوی هیکل بود و سوار بر کرگدن می جنگید. به او سام سوار هم می گفتند. سام کم کم پیر می شد امّا هنوز پسری نداشت تا این که همسرش باردار شد و پس از نُه ماه پسری به دنیا آورد. این پسر درشت هیکل و زیبا، ابرو، مژه و موهای سفیدی داشت...
-قسمتی از متن کتاب-