قله مارسلو پسر پانزدهسالهای است که به قلهی اورست صعود میکند؛ اما صعودی نافرجام. حالا بعد از چند ماه، چندتا از دوستان کوهنوردش با پیشنهادی وسوسهانگیز به سراغش آمدهاند؛ پیشنهاد صعود صلح. از سرتاسر دنیا کوهنوردانی برای این صعود انتخاب شدهاند. قله نمیتواند از چنین پیشنهاد وسوسهانگیزی بگذرد و برای این صعود همراه مادرش، که در گذشته کوهنورد قابلی بوده، به کوههای هندوکش در افغانستان سفر میکند. اما همهچیز آنطور که آنها فکر میکنند پیش نمیرود و صعودی هیجانانگیز به کابوسی وحشتناک تبدیل میشود. گروهی ناشناس به آنها حمله میکنند و چند کوهنورد را گروگان میگیرند، از جمله مادر قله. حالا قله راهی ندارد جز اینکه...