در این کتابها، میتوانید لطافتِ جهانِ گذرا را، پیچیده در هالهای ازاندوهِ ابدی، تماشا کنید.
کودکی را دیدم که انگشتانش را جوهری کرده بود و میگفت: «من، پُل کوچولو، روزی نویسنده خواهم شد و خرج و دَخلِ خدا را یادداشت خواهم کرد. به باغهای خدا خواهم رفت، سیبها را گاز خواهم زد، آلوها را خواهم خورد و هستهیِ آنها را بر صفحهیِ کاغذ تُف خواهم کرد.
از بنفشهها قایقی میسازم و بر رودِ شیریِ صفحهیِ کاغذ روان میکنم.»