ما بدجایی ایستاده بودیم رمانی است که در یک بازهی ده ساله و در میانهی آتش التهابهای سیاسی روایت میشود و چالشهای عاطفی، اجتماعی و فرهنگی جوانهایی را به تصویر میکشد که از شور آرمان خواهی تهی اند. کتاب نوع زندگی و تحول فکری آنها را نشان میدهد و کاوش نسلی است که به ظاهر خالی، عبث و به دور از اهداف والای سیاسی اند اما زیر وزبرهای زیستی خود را دارند. دانشجوهایی فارغ از اتفاق های پایتخت که اگرچه رگههایی از آن شور سیاسی رادر خود دارند اما زندگی شان عمدتا تحت تاثیر مسئله های دیگری است و درگیر تلاطمها و بحرانهای سهمگین خودشان هستند. کتاب قصهی شورهای جوانی است و جوانه زدن اولن عاشقانهها و دگرگون شدن است و سرگشتگی و رهایی.