«خب از من میخواهید که برایتان قصه بگویم، من هم یکی برایتان تعریف میکنم. روزی بود و روزگاری بود. آن زمانها که دیوانهها جنها و غولها برای خودشان توی مزارع ول میگشتند...» و آوا در کوهها پیچید با روایت قصهای افسانهای آغاز میشود، قصهی دیوی که بچهها را میدزدد و با خود به قلعهاش میبرد و سومین رمان خالد حسینی زندگی آدمهای مختلفی را در یک داستان کلی بازمیگوید؛ داستان جنگ، جدایی، مرگ، تولد، عشق و فریب در زندگی آدمیانی که بسیار به ما نزدیکاند.