کتاب سمفونی داستان زندگی دختری بهنام نیایش است. او در کنار مادر و پدر و برادرش زندگی میکند و بعد از فوت پدربزرگش هفتهای چند روز برای تنها نبودن مادربزرگش پیش او میرود، اما نیایش درگیری بزرگی با پدرش دارد. نیایش عاشق موسیقی است و میخواهد سراغ آن برود اما پدرش بهشدت با او مخالف است و برای این مخالفت دست به هرکاری میزند. نیایش نمیخواهد کوتاه بیاید و همین موضوع تنش آنها را شدیدتر میکند. در همین زمان بهدلیل یک کنجکاوی نیایش وارد یک خانه متروکه میشود و همین موضوع او را با مرد بداخلاق و بیادبی آشنا میکند که زندگی او را تغییر میدهد.