رمان درخشان پرستیژ، روایتی مسحور کننده و پر تعلق از رقابت دو شعبدهباز تواناست، هر دو تردست هنرمند در شبکهای از دوستی و دشمنی و ترس و نفرت و عشق و رقابت، گرفتار میشوند. رقابت آنها، در هر وجهی از کار و زندگیشان، مرتب شدت میگیرد و به نقطه خطرناکی میرسد؛ اما آن دو که هر یک فقط به برنده شدن خود و نابودی حریف میاندیشند، بیاعتنا به عواقب این رقابت، همچنان پیش میروند. کریستوفر پریست، زمان داستان خود را که اواخر قرن نوزدهم بوده است، اما به زندگی امروزی ما بسیار شبیه میکند.
«پرستیژ» داستان کسانیست که آنقدر درگیر ساختن نسخهای کامل از خود شدند، که خودِ واقعیشان را گم کردند.
پیام تلخ کتاب: اگر موفقیت به قیمت نابودی خودت باشد، دیگر ارزشی ندارد.
> «بهترین اجراها، بهایی دارند. ولی آیا واقعاً میارزند؟»