در یکی از روزهای تابستان سال ۱۵۹۶، دختری در شهر استراتفورد ـ اِپان ـ اَوِن ناگهان تب میکند و در بستر بیماری میافتد. برادر دوقلویش، همنت همهجا را میگردد تا کمکی پیدا کند. چرا هیچکس در خانه نیست؟
مادرشان اَگنِس، دو کیلومتر دورتر، در باغی سرگرم پرورش گیاهان دارویی است؛ پدرشان هم در لندن کار میکند.
هیچکدام از والدینشان خبر ندارند که همنت آخرین هفتهٔ زندگیاش را سپری میکند.
داستان همنت از زندگی پسر ازدسترفتهٔ نمایشنامهنویسی مشهور الهام گرفته است. داستانی دربارهٔ ارتباط بین فرزندان دوقلو و ازدواجی که در اثر غمی بزرگ در آستانهٔ فروپاشیدن است.
ماجرای سفر ککی که در اسکندریه سوار بر یک کشتی میشود، داستان یک دلیجه و مصاحبش و حکایت پسر پیرمردی دستکشدوز که قوانین را زیر پا میگذارد تا به زن موردعلاقهاش برسد هم از دیگر ماجراهای این کتاب هستند. ولی فراتر از تمام اینها، این داستان بازآفرینی لطیف زندگی پسری است که به دست فراموشی سپرده شده اما نامش عنوان یکی از درخشانترین نمایشنامههایی است که تابهحال نگاشته شده است.