هیچچیز سختتر از هیچکاری نکردن نیست. در جهانی که ارزش ما با میزان بازدهیمان تعیین میشود، بسیاری از ما احساس میکنیم فناوریهایی که روزانه از آنها استفاده میکنیم، منابع مالیای هستند که لحظات عمر ما را تسخیر، بهینه و مناسبسازی کردهاند. اوقات فراغتمان را تسلیم ارزیابیهای عددی میکنیم، با نسخههای الگوریتمی یکدیگر تعامل میکنیم و برندهای شخصی میسازیم و آنها را حفظ میکنیم. برخی از ما شاید برای سادهسازی و شبکهایشدن همۀ تجربۀ زیستهمان به نوعی رضایت خودساخته دچاریم. بااینحال، از اینکه بیش از حد تهییج میشویم و رشتۀ افکارمان ثبات ندارد، اضطراب داریم. این احساس، دلهرهزاست، هرچند ممکن است پشت حواسپرتی پنهان شود. به چشم ما هنوز هم آنچه به زندگی معنا میبخشد، ریشه در اتفاقات، رخدادها و روابط آرامشبخش دارد: وقت آزادی که میخواهد رویکرد مکانیکی به تجربهها را از بین ببرد.