سیّد موسی حقی وقتی نشسته بود روبهروی حمید، نگاه کرده بود بهجایی غیر از چشمان حمید و پرسیده بود میدانی معنای منبر چیست؟ چرا پلّه دارد؟ حمید فکر کرده بود لابد برایِاینکه وقتی جمعیت زیاد شد، بالاتر بنشینی که بهتر بر مجلس مسلط باشی و این را استاد فنّ خطابه یادش داده بود. حمید به انگشتر سرخ سیّد موسی نگاهی انداخته و منتظر مانده بود سیّد حرفی بزند. سیّد موسی گفته بود:
«پلّهها رو به مردم هستند و واعظ بالا مینشیند، یعنی من از این پلّهها بالا رفتهام آنجا خبری بوده و حالا برگشتهام پایین تا خبر را به شما برسانم.»