چگونه بر اساس زندگینامه ریچارد برانسون، کسبوکار خود را گسترش دهید؟
در کتابهای روانشناسی اینگونه میخوانیم که برای موفقیت نباید از شاخهای به شاخه دیگر پرید و در هنگام اوج گرفتن باید تمام تمرکزتان را روی یک نقطه بگذارید. روانشناسان و نویسندگانِ کتابهای خودیاری بارها و بارها به مخاطبان خود هشدار دادهاند که پیگیری اهداف مختلف، آن هم در آنِ واحد ثمرهای جز کارهای نیمهتمام ندارد؛ مصداق ضربالمثلی که میگوید: «با یک دست نمیشود دو هندوانه برداشت».
با این تفاسیر، یک نفر چگونه میتواند در کسبوکارهای متنوعی همچون موسیقی، فروشگاههای زنجیرهای، برندینگ، استودیوی ضبط، صنعت هواپیمایی و حمل و نقل فعالیت کند و موفق هم جلوه کند؟ و البته همچنان که بر روی این کسبوکارها متمرکز است، رکورد جهانی گشت و گذار دور دنیا را با بالن، آن هم در کمترین زمان ممکن از آن خودش کند؟!
بدون شک، ریچارد برانسون یک استثنا است؛ فردی مخاطرهجو، نترس، ریسکپذیر و البته باهوش در حیطه کسبوکار. چنین ترکیب شگفتانگیزی از ویژگیهای انسانی در کنار تخیل و ارادهای محکم، فرمول موفقیت این مرد را تشکیل میدهد؛ فرمولی که باعث میشود برانسون در زندگی خود زیر بار شکستها کمر خم نکند و همچنان به مسیرش ادامه دهد.
ریچارد برانسون در کتاب «از دست دادن بکارت من»، به شرح فراز و نشیبهایی میپردازد که طی آن، شخصیت مصمم و مخاطرهجوی او شکل یافته و به کمک آن توانسته انقلابی بزرگ در صنایع موسیقی و هوایی ایجاد کند.
اگر فکر میکنید کار کردن تلاشی کسلکننده و بدون پاداش است، این کتاب دیدگاه شما را تغییر خواهد داد. همچنان که کتاب را میخوانید، خودتان را به جای برانسون بگذارید و داستانهای هیجان انگیز و غیر قابل پیشبینی او را تصور کنید. خواهید دید که چگونه با شکستن قواعد بازی میتوانید منافع بزرگی در کسبوکار و زندگیتان به دست آورید.