این جوری بود که توی مترو دوازده ساله شدم
سارا دقیقا نمی داند از چه روزی زندگی اش به هم ریخت؛ از وقتی که مامان دیگر در خانه نبود یا وقتی بهترین دوستش پریسا از همسایگی شان رفت؟
او فقط می داند دوازده سالگی اش تبدیل به سخت ترین روزهای زندگی اش شده و فقط یک عکس دارد تا بتواند امید را به خانه شان برگرداند.آیا شباهت مردی که سارا عکسش را در کشوی مامان پیدا کرده با مردی که نشانی ایمیلش را از صفحه ی اینستاگرام او به دست آورده تصادفی است؟
مریم محمدخانی (متولد۱۳۶۶،تهران)کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی را از دانشگاه تهران گرفته و اکنون دبیر انشا در مقطع متوسطه ی اول است.
او همچنین دبیر تحریریه ی پژوهشنامه ی ادبیات کودک و نوجوان و داور فهرست لاک پشت پرنده است. اولین رمان نوجوان محمدخانی، جشن خاکستر، برنده جایزه گام اول شد.