آگاهی از تجارب ملل دیگر در تدوین تاریخ ادبی به اختیارِ راستترین و روشنترین راهِ تاریخنگاریِ ادبیّات ملّی کمک شایان میکند. تأسّی به پیشگامان تحقیق در فرهنگها و زبانهای دیگر اگر سنجیده و معطوف به اقتضائات علمی باشد، در غنا و توفیق پژوهش مؤثّر است. این تأثیر وقتی اهمّیّت مضاعف پیدا میکند که تجربۀ مورد استناد از حوزهای باشد که با قلمرو و خصلتها و خصایص فرهنگی و زمینههای تاریخی و سیاسی و اجتماعی ما روابط ریشهدار و مطابقات بالنسبه تام دارد، خاصّه اگر صاحبِ تجربه صاحبنظری روشنبین و ژرفاندیش و، از حیث اهلیّت علمی و ذوق ادبی و قوّۀ تمیز و ملکۀ تشخیص، زبانزد و نبوغ ادبی او مسلّم باشد. گفتار برگزیدۀ پیوست از طه حسین، ادیب معروف مصری، و ناظر به چگونگی تدوین تاریخ ادبیّات در زبان عربی است.
طه حسین، ادیب و ناقد و محقّق بزرگ، به سال ۱۸۸۹، در دهکدهای از توابع مَغاغه در استان مِنْیا در صَعِید مصر (مصر علیا)، متولّد شد. در سهسالگی، در پی ابتلا به چشمدرد، بینائی خود را از دست داد؛ امّا نبوغ او، از همان دوران کودکی، مشهود بود. تحصیلات ابتدایی را، به سائقۀ فراگرفتن قرآن، در مدرسۀ دهکده آغاز کرد و، در نهسالگی (۱۸۹۸)، قرآن را از بر کرد. از سال ۱۹۰۲ تا سال ۱۹۰۸، در دانشگاه الاَزْهَر، به تحصیل زبان و ادب عربی و علوم اسلامی پرداخت و، از سال ۱۹۰۸ که دانشگاه قدیم مصر تأسیس شد، بدانجا راه یافت و، علاوه بر تلمّذ نزد استادان خارجی دانشگاه، زبان فرانسه را آموخت، و، در سال ۱۹۱۴، با نوشتن رسالۀ دکتری خویش به نام ذِکْری أبی العلاء (یادکردِ ابوالعلاء مَعَرِّی)، نخستین فارغالتّحصیل دورۀ دکتریِ این دانشگاه شناخته شد. در همین سال، به عنوان بورسیۀ دانشگاه مصر، به فرانسه رفت و، نخست در دانشگاه مونپلیه سپس در دانشگاه سوربن، تحصیل کرد و، در سال ۱۹۱۸، با دفاع از رسالۀ خود دربارۀ فلسفۀ اجتماعی ابن خَلْدون، به اخذ درجۀ دکتری توفیق یافت. وی، در سال ۱۹۱۹، به مصر بازگشت و تا سال ۱۹۲۵، در مقام استاد تاریخ قدیم (یونان و رم)، در دانشگاه مصر تدریس کرد و، از این سال به بعد، استاد تاریخ ادبیّات عربی در دانشکدۀ ادبیّات آن دانشگاه شد.
طه حسین، در سال ۱۹۲۶، اثر معروف خود به نام فی الشعر الجاهلی (دربارۀ شعر جاهلی) را منتشر کرد که، به سبب انکار شعر جاهلی در آن، سخت جنجالبرانگیز شد. وی در سال ۱۹۲۸، رئیس دانشکدۀ ادبیّات و، در سال ۱۹۴۲، به معاونت وزارت فرهنگ منصوب شد. سپس دانشگاه اسکندریّه را تأسیس کرد و ریاست آن را بر عهده گرفت.
طه حسین، در سال ۱۹۵۰، مقام وزارت فرهنگ مصر را احراز کرد و، در دوران وزارت خویش، آموزش ابتدایی و متوسطه و فنّی را مجانی ساخت. همچنین در صدد برآمد آموزش عالی را نیز رایگان سازد. وی، از سال ۱۹۵۲ به بعد، فقط به کارهای ادبی و تحقیقی پرداخت و، در سال ۱۹۷۳، درگذشت.
طه حسین، در تأسیس دانشگاههای عین شمس و اَسْیوط، انستیتوی تحصیلات اسلامی مادرید، و مدرسۀ زبانهای خارجی قاهره نیز ذینقش بود. وی، علاوه بر اخذ درجۀ دکتری از دانشگاههای سوربن و قاهره، دارای درجۀ دکتری افتخاری از دانشگاههای کیمبریج و مادرید و آتن و رم و لیون و مونپلیه و نیز نشان لژیون دونور فرانسه بود و، افزون بر ریاست فرهنگستان زبان مصر و کمیتۀ فرهنگیِ جامعۀ عرب، عضویّت فرهنگستان فرانسه و فرهنگستان تاریخ مادرید را داشت و نیز عضو فرهنگستانهای دمشق و بغداد و رم بود.
آثار او متعدّد و در حوزههای نقد و تاریخ و ادب و فرهنگ است. از آن جمله است: یادکردِ ابوالعلاء مَعَرِّی؛ رهبران اندیشه؛ سخن چهارشنبهها (سه جلد)؛ دربارۀ شعر جاهلی؛ دربارۀ ادب جاهلی؛ آن روزها؛ در پیرامون سیرۀ نبوی (سه جلد)، با ابوالعلاء مَعَرِّی در زندانش؛ همراه با مُتَنَبِّی (دو جلد)؛ از شعر و نثر؛ آیینۀ اسلام؛ عثمان؛ علی و فرزندانش؛ فلسفۀ ابن خلدون (به زبان فرانسه)؛ درسهای تاریخ کهن؛ آیندۀ فرهنگ در مصر. شماری از این آثار به چندین زبان، از جمله فارسی، ترجمه شده است.