لوران گوده (۱۹۷۲) یکی از نویسندگانِ مهم امروز ادبیات فرانسه است، کسی که در سالِ ۲۰۰۵ بهخاطرِ رمانِ آفتابِ اسکورتا دو جایزهی مهم گنکور و ژان ژینو را از آنِ خود کرد. گوده دغدغهی هویت دارد و در رمانهایش به تکههای متفاوتِ عالم سرک میکشد تا سرنوشتِ انسانی را روایت کند که در گذشته و حال خود سرگردان مانده است. مثلِ همین رمانِ تندباد که در آن با شخصیتی خاص مواجه میشویم. کسی که از زندگی به تنگ آمده. شاهدِ فساد و تلخی و رنجی است که بر او و پیرامونش میگذرد و برای همین مدام مشغولِ روایت از جهانِ خشنی است که او را دربرگرفته است و به قولِ خودش «دوست دارد سیاه و آزاد بمیرد.» به همین خاطر تندباد رمانی است مملو از خُرده روایت از محلات پست، درگیریها و تلاش برای حفظِ هویت. راوی کهنهکارِ رمان مانندِ قصهگویانِ سیاهپوستِ قرن نوزدهمی یکریز روایت میکند و مخاطب را میخکوبِ قصهها و کلماتش میکند. پیش از این نشرچشمه دو رمانِ دیگر از همین نویسنده منتشر کرده است: الدورادو و فریادها.