دوره تاریخی سلطنت پادشاهان قاجار در ایران با وقوع تحولات شگرفی در جهان، خصوصا مغرب زمین مقارن بود. ایران در این زمان، بنا به ملاحظات و ترتیبات منطقهای قدرتهای بزرگ وخصوصیات درونی تمدن جدید غرب در مدار عصر مدرن قرار گرفت، که به لحاظ اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی با آن تمدن فرهنگها فاصله داشت از جمله مهمترین جریاناتی که در عصر قاجاریه بوجود آمد، فکر تغییر و اندیشه اصلاحات بود. از همان ابتدا که برخی از رجال آگاهتر قاجاریه پی بردند که جامعهشان چه میزان عقب مانده میباشد و در جوامع دیگر چه تغییر و تحولاتی رخ داده است فکر اصلاحات و نوسازی به وجود آمد. اولین جوانههای ضرورت انجام اصلاحات، پس از شکستهای خفت بار ایران در جنگ با روسیه سر بر آورد. طی جنگ با روسیه مشخص گردید که در قرون متمادی که کشور ما در گیر تهاجم ترکان، مغولان، بوده و بخشهای مختلف آن میدان نزاع رقیبان قدرت و دستخوش نابسامانی و هرج و مرج بوده است ممالک فرنگ بر مرکب علم و دانش نشسته و قرنها از ما فاصله گرفته و پیش تاختهاند. وقوع شکست ایران در ماجرای هرات و عقب نشینی از برابر نیروهای انگلیسی در زمان محمد شاه قاجار، پایههای این ایده را استحکام بخشید که علل پیشرفت سریع وتواناییهای نظامی وتکنولوژیک فرنگیان نه تنها در اراده ملی آنان، بلکه در رویکرد جدیدشان نسبت به اانسان و جامعه، علم و حتی دیانت بوده است.
از زمان عباس میرزا توسط دو گروه تلاشهایی برای کم کردن این فاصله تمدنی آغاز شد. یک گروه از درون ساختار حکومت و رجال سیاسی قاجار و مصلحانی چون عباس میرزا و امیر کبیر و میرزاحسین خان سپهسالار و ملکم خان، مستشارالدوله و گروه دیگر توسط روشنفکرانی از متن جامعه که چندان وابستگی به دربار یا حاکمیت قاجار نداشتند، زین العابدین مراغه ای، طالبون تبریزی، میرزا آقاخان کرمانی از جمله این گروه بودند البته این اصلاحات و نوسازی توسط دو گروه فوق به علت ماهیت خودکامه رژیم و مخالفت درباریان و صاحبان منافع خاص ناکام ماند ولی متوقف نشد و گرچه این اصلاحات به موفقیت چندانی دست نیافت اما فکر اصلاحات از بین نرفت و توسط روشنفکران با جدیت ادامه پیدا کرد.
شماری از این روشنفکران و مصلحان در دوره ناصری منشا خدمات فراوانی بودند. بی شک یکی از مهمترین ادوار تاریخ قاجاریه روز گار پادشاهی ناصرالدین شاه است عصری مهم و تاثیر گذار در تاریخ ورود ایران به عصر مدرن و مناسبات آن محسوب میشود در دوران ناصرالدین شاه قاجار به تاسی از مدنیت جدید فرنگی ایدهها و طرحهای مختلفی برای بهبود اوضاع کشور و دستیابی به پیشرفت و ترقی به سبک و سیاق اروپایی عنوان شد از جمله ایدههای اصلاحی طرحهایی برای بهبود ساختار حکومت بود ایران در این دوران سرنوشت ساز در مدار جهان سرمایه داری جدید مغرب زمین و مدنیت بر ساخته آن قرار گرفت و از آن به بعد قدرتهای اروپایی نقشی بی بدیل در فراز و فرود تاریخ معاصر ایران بدست آوردند و این امر بیش از آنکه محصول توطئه چینی صاحبان دنیای جدید باشد، نتیجه قهری تاسیس مدنیت مدرن و لازمه ذاتی آن بود.
در این دوران روابط ایران با غرب به نحو فزایندهای گسترش یافت و سطح تماس مدنی و فرهنگی نیز افزایش یافت به نظر میرسد متفکران ایرانی عصرناصری دیگر با چشمانی خیره و چهرههایی مات و مبهوت به اجتماع فرنگی نمیگریستند. گذشت زمان مجال نوعی بازاندیشی و تفکر را در قبال وضع آنان و شرایط و مقتضیات داخلی فراهم کرده بود.
بدین لحاظ باید اذعان کرد که نخستین ایدههای نوسازی ایران در عصر ناصری شکل گرفت. حرفهای روشنفکران دیگر تصویری رمانتیک و احساسی از مدنیت غرب را ارائه نمیکرد و در حد آرزو برای تحقق آن پیشرفتها در جامعه خودی متوقف نمیشد و تا حدودی خود را درگیر علل و عوامل مدنیت غرب کرده بود و حتی روشهایی برای نوسازی فرنگی مآبانه ایران نیز مطرح شد.