درباره شکار بزرگ، بخش دوم: رشته ای نو در الگو، جلد 4
چرخ زمان، چیزی بیش از یک داستان ساده است. خواننده در همراهی با قهرمانان داستان، میبیند که چطور در کوران حوادث، میتواند با تکیه بر تواناییهای خود، برناامیدی غلبه کند. درمییابد که هیچ کس خوب یا بد مطلق نیست؛ و این انتخاب ماست که بتوانیم با غلبه بر وسوسههای تاریکی، در راه نور قدم برداریم ، میآموزد که گاه افراط در نفرت از تاریکی و پندار غلط در تشخیص راه درست، خود موجب تباهی و گمراهی است. درمییابد که کسی نمیتواند و نباید از زیر بار مسئولیتش شانه خالی کند؛ هرچند این مسئولیت، به سنگینی کوه باشد و مرگ در برابر آن ، به سبکی پر. میبیند که گاه برای هدف
والاتر از زندگی باید جنگید و جان خود را فدا کرد و میآموزد که مرگ، هر اندازه که خوفناک باشد، باید ایستاده با آن روبه رو شد.
در گردش چرخ زمان آغاز و پایان مفهومی ندارد. ولی این یک آغاز است.