به گمونم مامان خیلی به خودش افتخار میکنه که پارسال منو مجبور کرد تو اون دفترچهی یادداشت چیز بنویسم؛ چون حالا رفته و یکی دیگه واسم گرفته.
ولی یادت مییاد بهت گفتم اگه یه عوضی اتفاقی منو با یه دفتری ببینه که روش نوشته « دفترچهی خاطرات »، ممکنه برداشت اشتباهی کنه؟ خوب، این دقیقاً همون اتفاقی بود که دیروز افتاد.
-از متن کتاب-