اسم من جما بلکبورن است و یک سلیر هستم. پس از اینکه برای پس فرستادن لوسیفر به جهنم، مجبور به تماشای آخرین نفسهای دوستپسرم شدم، برای تحمل فقدانی که متحمل شده بودم فقط یک کار از دستم برمیآمد. باید تا جایی که میتوانستم از هالوهیل دور میشدم.
مشخص شد به دل جاده زدن به همراه خواهرم دقیقاً همان چیزی بود که برای پشت سر گذاشتن اتفاقات گذشته و پذیرفتن سرنوشتم به عنوان یک سلیر نیاز داشتم. متأسفانه هنوز هم یک چیزی سد راه سرنوشتم بود. چیزی که باعث میشد یک سلاخ موجودات شبانه تمام و کمال نباشم و آن هم سال آخر دبیرستانم بود.