با شروع داستان میتوان حدس زد که نویسندهای زن پشت تمام وقایع قصه پنهان است. الیف شافاک نویسندهای است با ذهنی سیال. نویسندهای که در آنواحد میتواند هم در گذشته سیر کند هم درحال. رمان محرم با رویای یک زن آغاز میشود. زنی که بالنی در حال پرواز را در آسمان میبیند. بخشی از رمان محرم، که بهگمان بنده محور مرکزی رمان است، قصهی زنی چاق و مردی لاغراندام است که با همهی تناقضهایشان سعی دارند دور از چشم مردم، زندگی بیسروصدایی را ادامه دهند.
-قسمتی از متن کتاب-