ادبیات مذهبی سرشار از ناگفته هایی است که از چشم نویسندگان دورمانده است. ناگفته هایی که ناب ترین موضوعات یک داستان را در خود جای داده است. فقط نگاه تیزبین و هنری یک نویسنده دقیق می تواند از دل انبوه داده های تاریخی موضوعی جذاب را واگویه کند و به شیوه ی قلم و کتاب در معرض چشمهای مخاطب قرار دهد.
«سه کاهن» اثرشیرین و خواندنی از «مجید قیصری» است که سعی در بیان یک روز از زندگی کودکی یتیمی دارد که آینده روشنی در پیش روی اوست. این کودک که به دست دایه ای مهربان و دلسوز سپرده شده، تهدیدی بزرگ در پشت سر دارد و دایه باید او را از گزند بلایا حفظ کند.
قلم تصویرگر و قدرتمند نویسنده، مخاطب را به صحرای سوزان و پرخطر سرزمین حجاز می برد و همگام با اضطراب «حلیمه» او را درگیر ماجرایی شنیدنی می کند. ماجرایی که از چشم روزمرگی های ما جا مانده است. نویسنده در خلق این اثر خود را مدیون کتاب «منتهیالآمال» شیخ عباس قمی می داند و «سه کاهن» را فرزند این کتاب می خواند. در این کتاب مجید قیصری سعی دارد گفتگوی پیامبر(ص) را از زبان دیگران بیان کند و این کار را با پرداخت زیبایی که در متن داستان انجام داده است بهدرستی پیش می برد.