۱ - من فکر میکنم بهترین واژهای که میتواند AGT را توصیف کند، واژۀ «جاری» است. دستگاهها کار میکنند، سیستم بیوقفه در «جریان» است و تولید در حال انجام است. خطوط تولید نیز بیوقفه به کار خود مشغولاند؛ مانند یک رودخانۀ همیشهجاری. ۲- در دنیای ما هنوز انسان «کنندۀ کار» است؛ دنیایی که در آن مفهوم فاعل روزبهروز تغییر میکند. این مفهوم، بیانگر ترکیبی از عناصر بنیادین یک مؤسسه و احساسات و تعاملات شکلگرفته در رابطه با این مؤسسه است. ۳- «یک شرکت یا شبیه یک درخت بلوط است یا یک درخت کاج…» ۴- مدیری که در ماشینِ در حال حرکت، به سمت عقب، بهطور برعکس نشستهاست خیال میکند که به سمت جلو حرکت میکند. ۵ - بیشتر افراد، اهمیت و ارزش اوقات تنهاییشان را نادیده میگیرند و آنها را بیفایده به حساب میآورند. برای عدهای تنهابودن مانند پرسهزدن در بوتهزارهای ترس است. ۶ - رؤیاپردازی کار بیهودهای نیست که فقط تنبلها آن را انجام دهند، بلکه سنگبنای هر پیشرفتی در جهان است. رؤیاپردازی ویژگی شگفتانگیز اولیۀ ذهن انسان است. ۷ - مدیران باید بیاموزند همانطور که بهآسانی «بله» میگویند «خیر» هم بگویند. مسلماً تبدیل «خیر» به «بله» امکانپذیر است؛ اما بخش سخت مسئله تبدیل «بله» به «خیر» است. ۸ - همۀ ما از این دنیا سهم داریم. از آنجا که سیارۀ دیگری وجود ندارد تا روی آن زندگی کنیم، همگی باید کیفیت زندگی روی این سیاره را بهتر کنیم. ۹ - ارزش و پول معانی متفاوتی در صنعت دارند. ارزش به آسانی میتواند به پول تبدیل شود؛ اما، تبدیل پول به ارزش در درجۀ اول به چیزی که «ارزشمند» باشد نیاز دارد. ۱۰ - سرمایۀ عاطفی فقط در محیطهایی رشد میکند که در آن، کار و سرمایه ارزش یکسانی دارند. پس از ایجاد چنین محیطی میتوان از کارمندان خواست تا علاوهبر ذهن، با دلشان نیز کار کنند. ۱۱ - «مکان مثل عروسکهای تودرتوی ماتریوشکای روسی است. لایههای آسمان با روح ما ترکیب میشوند و از خانههایمان __یعنی چادرها__ محافظت میکنند؛ مثل یک نوزاد در رحم مادر. از اینرو، ما خانههای خود را با روحهایمان میسازیم….»