در این کتاب، آنچه یولا و فلم نمایانگر آن را در پارهی یکم بودند در پیکر ماده گاوی جوان و مردی شیرینی بازنمایی میشود. در اینجا عاطفهای شگفت را مشاهده میکنیم که انسان را به پارهای از طبیعت پیوند میزند، دیری پس از آنکه تمدن و شر حاصل از آن انسان را از گوهر طبیعی خود بیگانه میسازد. در این داستان بلند، تابستان طولانی، مردی شریف که بی همسر و زاد و رود است و دلبسته اسب و سگی تازی سرنوشتی بیاورد که حیرت افزاست؛ گوی اینکه نامتحمل مینماید و همچنان راتلیف، راوی آشکار و پنهان داستان است که از قرار ظاهر، تنها نفس معصوم در این معرکه بازار است.